گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:به صد دلیل نرفتن ره خدای که چه؟ به صد چراغ ندیدن به پیش پای که چه؟

❈۱❈
به صد دلیل نرفتن ره خدای که چه؟ به صد چراغ ندیدن به پیش پای که چه؟
گذشته اند ز چه بی عصا سبکپایان تو می روی به ته چاه با عصای که چه؟
❈۲❈
ز برق و باد سبق می برند گرمروان فتاده ای تو به دنبال رهنمای که چه؟
ز آفتاب شود پخته هر کجا خامی است تو می دوی ز پی سایه همای که چه؟
❈۳❈
ز ابر قطره به دریا رساند گوهر خویش تو چون حباب کنی خانه را جدای که چه؟
قضا نتیجه کردارهای باطل توست تو ساده لوح کنی شکوه از قضای که چه؟
❈۴❈
چو سرو جامه آزادگان یکی باشد تو هر دو روز بدل می کنی قبای که چه؟
قرارگاه تو در زیر خاک خواهد بود تو می بری به فلک پایه بنای که چه؟
❈۵❈
گدای کوچه عشق است چرخ ازرق پوش تو دست کفچه کنی پیش این گدای که چه؟
ترا که بهره ای از نوش نیست غیر از نیش همی ز شهد لبالب کنی سرای که چه؟
❈۶❈
به گنجهای گهر زخم عشق ارزان است تو می کنی طمع از عشق خونبهای که چه؟
ترا که در سر هر مو گرهگشایی هست چو زلف کار من افکنده ای به پای که چه؟
❈۷❈
ز سنگ لاله برآمد ز خاک سبزه دمید برون ز پوست نیایی درین هوای که چه؟
جواب آن غزل است این که گفت مختاری غنی به کبر و به دل خواستن گدای که چه؟

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۶۶۰۳

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها