گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:از اشک ماست پاکی دامان صبحگاه از آه سرد ماست رگ جان صبحگاه

❈۱❈
از اشک ماست پاکی دامان صبحگاه از آه سرد ماست رگ جان صبحگاه
دستی بلند ساز که عمر دراز خضر مدی بود ز دفتر احسان صبحگاه
❈۲❈
در بیضه طوطی دل زنگار بسته را شکرشکن کند شکرستان صبحگاه
هر عقده ای که در دل از انجم سپهر داشت شد سر به سر گشاده ز دندان صبحگاه
❈۳❈
تنگی ز دل، گرفتگی از سینه می برد پیشانی گشاده ایوان صبحگاه
از شب چو خون مرده جهان آرمیده بود پرشور عشق شد ز نمکدان صبحگاه
❈۴❈
نانش همیشه گرم بود همچو آفتاب هرکس بود وظیفه خور خوان صبحگاه
از اشتیاق جلوه آن آفتاب رو قد می کشد چو سرو، خیابان صبحگاه
❈۵❈
دایم به روی خلق در فیض باز نیست غافل مشو ز چاک گریبان صبحگاه
عمر دوباره ای که شود تازه جان ازو آماده است در لب خندان صبحگاه
❈۶❈
بیدار می کند دل در خواب رفته را فریاد بلبلان خوش الحان صبحگاه
چون گاهواره خشک چه بر جای مانده ای؟ تر کن لبی چو طفل ز پستان صبحگاه
❈۷❈
مردان به آه گرم مکرر ربوده اند گوی سعادت از خم چوگان صبحگاه
چون آفتاب شد شفقی چهره ام ز رشک کز تیغ کیست زخم نمایان صبحگاه
❈۸❈
از جبهه گشاده به مطلب توان رسید صائب مدار دست ز دامان صبحگاه

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۶۶۱۳

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها