صائب تبریزی:با لباس عنبرین امروز جولان کردهای سرو را در جامه قمری خرامان کردهای
❈۱❈
با لباس عنبرین امروز جولان کردهای
سرو را در جامه قمری خرامان کردهای
از دل شب پرده بر رخسار روز افکندهای
شعله را در پرنیان دود پنهان کردهای
❈۲❈
چون سکندر تشنگان را سر به صحرا دادهای
ابر ظلمت را نقاب آب حیوان کردهای
کعبهسان بر تن لباس شبروان پوشیدهای
عالمی را از لباس صبر عریان کردهای
❈۳❈
در لباس اهل ماتم جلوهگر گردیدهای
روز را بر عاشقان شام غریبان کردهای
در میان روز و شب خون در میان است از شفق
چون به هم این هردو را دست و گریبان کردهای؟
❈۴❈
آفتاب تیغزن چون گل سپر افکنده است
تا تو با تیغ و سپر آهنگ میدان کردهای
در چنین روزی که گوهر کرد آب خود سبیل
تشنگان را منع ازان چاه زنخدان کردهای
❈۵❈
آب خوردن از مروت نیست در عاشور و تو
چشم میگون را ز خون خلق مستان کردهای
آه اگر شاه شهیدان از تو پرسد روز حشر
آنچه از بیداد با ما تلخکامان کردهای
❈۶❈
صائب از بس کز زبان کلک شکر ریختی
سرمهزار اصفهان را شکرستان کردهای
کامنت ها