گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:دوش با ما سرگران بودی چه در سر داشتی؟ باده می خوردی و خون ما به ساغر داشتی

❈۱❈
دوش با ما سرگران بودی چه در سر داشتی؟ باده می خوردی و خون ما به ساغر داشتی
سبزه باغ و بهار ما زبان شکر بود بر مسلمانان اگر رحمی تو کافر داشتی
❈۲❈
نیست امروز این گرانی پله ناز ترا شیر در گهواره می خوردی که لنگر داشتی
نونیاز ناز چون خوبان دیگر نیستی دایم از شوخی تو در پیراهن اخگر داشتی
❈۳❈
ماه رخسار تو ناگردیده در خوبی تمام هر طرف چون ماه نو صد صید لاغر داشتی
این زمان با غیر همدوشی، وگرنه پیش ازین تیغ در یک دست و در یک دست خنجر داشتی
❈۴❈
جان نثارت کرد و از اخلاص می کردی نثار صائب مسکین اگر صد جان دیگر داشتی

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۶۶۶۵

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها