گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:چند ازان آرام بخش جان جدا باشد کسی؟ چشم بر در، گوش بر آواز پا باشد کسی

❈۱❈
چند ازان آرام بخش جان جدا باشد کسی؟ چشم بر در، گوش بر آواز پا باشد کسی
سایه خود را نمی باید دریغ از خاک داشت گر به دولت بال اقبال هما باشد کسی
❈۲❈
یک نگاه آشنا کشته است ای ظالم که را؟ حیف باشد اینقدر ناآشنا باشد کسی
با چنان زلفی که بر خاک از رسایی می کشد دور از انصاف است چندین نارسا باشد کسی
❈۳❈
هم تو خود انصاف ده، خوب است با این دستگاه بی مروت، بی حقیقت، بی وفا باشد کسی؟
مست شو چون گل، گریبانی به مستی چاک کن تا به کی چون غنچه دربند قبا باشد کسی؟
❈۴❈
می شود از تلخرویان زندگانی ناگوار من گرفتم تشنه آب بقا باشد کسی
شد حصاری شمع در فانوس از پروانه ها بد گمان با پاکدامانان چرا باشد کسی؟
❈۵❈
با وجود عشق، عاقل بودن از دیوانگی است شهر تا باشد چرا در روستا باشد کسی؟
در کمان چشم از هدف برداشتن صائب خطاست به که در هنگام پیری با خدا باشد کسی

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۶۶۸۳

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها