گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:من به حال مرگ و تو درمان دشمن می کنی این ستم ها چیست ای بی درد بر من می کنی؟

❈۱❈
من به حال مرگ و تو درمان دشمن می کنی این ستم ها چیست ای بی درد بر من می کنی؟
بد نکردم چون تویی را برگزیدم از جهان خاک عالم را چرا در دیده من می کنی؟
❈۲❈
می توان دل را به اندک روی گرمی زنده داشت آتش ما را چرا محتاج دامن می کنی؟
نیستی گردون، ولی بر عادت گردون تو هم می کشی آخر چراغی را که روشن می کنی
❈۳❈
گرم می پرسی مرا بهر فریب دیگران در لباس دوستداران کار دشمن می کنی
نیست با سنگین دلان هرگز سر و کاری ترا خنده بر سرگشتگی های فلاخن می کنی

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۶۷۲۸

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها