گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:چرا هرگز به سر وقت من بیدل نمی آیی؟ چنین کز دیده غافل می روی غافل نمی آیی

❈۱❈
چرا هرگز به سر وقت من بیدل نمی آیی؟ چنین کز دیده غافل می روی غافل نمی آیی
صنوبر با تهیدستی به دست آورد صددل را تو بی پروا برون از عهده یک دل نمی آیی
❈۲❈
به دل ناخن زدن مردانه ای، اما چو کار افتد برون از عهده یک عقده مشکل نمی آیی
نگاه بی ادب در چشم قربانی نمی باشد به خاک ما چرا بی پرده ای قاتل نمی آیی؟
❈۳❈
کتان جسم را در دامن مه تا نیندازی برون از پرده اندیشه باطل نمی آیی
چو می گیرد ترا حق نمک در هر کجا باشی به پای خود چرا ای بنده مقبل نمی آیی؟
❈۴❈
ادب در بزم شاهان پاسبانی می کند سر را چرا در صحبت دیوانگان عاقل نمی آیی؟
نسازی صاف تا چون صبح با عالم دل خود را مکش زحمت که داغ مهر را قابل نمی آیی
❈۵❈
حریف این جهان بی سر و بن نیستی صائب چرا بیرون ازین دریای بی ساحل نمی آیی؟

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۶۷۸۵

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها