گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:تا ز رخسار چو مه پرده برانداخته‌ای سوز خورشید به جان قمر انداخته‌ای

❈۱❈
تا ز رخسار چو مه پرده برانداخته‌ای سوز خورشید به جان قمر انداخته‌ای
در سراپای تو کم بود بلای دل و دین؟ که ز خط طرح بلای دگر انداخته‌ای
❈۲❈
دولت حسن تو وقت است شود پا به رکاب کار ما را چه به وقت دگر انداخته‌ای؟
تو که در خانه ز شوخی ننشینی هرگز رخت ما را چه ز منزل به در انداخته‌ای؟
❈۳❈
تلخ‌کامان تو از مور فزونند، چرا مور خط را به طلسم شکر انداخته‌ای؟
گرچه در باغ تو گل بر سر هم می‌ریزد خار در دیده اهل نظر انداخته‌ای
❈۴❈
نیست در باغ نهالی به برومندی تو سایه را آخر و اول ثمر انداخته‌ای
شکوه از تلخی دریای مکافات مکن تو که چون سیل دوصد خانه برانداخته‌ای
❈۵❈
دل شب مجلس اغیار برافروخته‌ای کار صائب به دعای سحر انداخته‌ای

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۶۷۹۵

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها