گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:دل چون شیشه خود گر تهی از باده کنی کوری دیو هوا، پر ز پریزاده کنی

❈۱❈
دل چون شیشه خود گر تهی از باده کنی کوری دیو هوا، پر ز پریزاده کنی
آنچه از مهلت ایام نصیب تو شده است آنقدر نیست که برگ سفر آماده کنی
❈۲❈
بنده آزادکنان بند خود افزون سازند سعی کن سعی، دل از خواجگی آزاده کنی
می شود چتر تو خورشید قیامت فردا دست خود گر سپر مردم افتاده کنی
❈۳❈
گریه ای کز سر مستی است، نکردن اولاست آب تا چند ز تزویر درین باده کنی؟
نشود جمع نظربازی خوبان با زهد این گلی نیست که در دامن سجاده کنی
❈۴❈
شربتی نیست غم او که به تلخی نوشند روترش چند به این رزق خدا داده کنی؟
چون صدف آبله دست تو گوهر گردد اگر از زنگ هوس آینه را ساده کنی
❈۵❈
دل چو آزاد شد از خدمت او دست بدار این نه سروی است که در پیش خود استاده کنی
پرده عشرت جاوید بود غم صائب تو برآنی که دل از قید غم آزاده کنی

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۶۸۳۳

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها