صائب تبریزی:دل مرا به نگاهی ز من برآوردی سخن نکرده مرا از سخن برآوردی
❈۱❈
دل مرا به نگاهی ز من برآوردی
سخن نکرده مرا از سخن برآوردی
به روی گرم، دو صد شمع پای در گل را
نفس گداخته از انجمن برآوردی
❈۲❈
چه سروها و چه شمشادها موزون را
به یک نسیم خرام از چمن برآوردی
به یک اشاره شهیدان غرقه در خون را
چو آفتاب ز صبح کفن برآوردی
❈۳❈
ز میوه های بهشتی، هزار زاهد را
به جلوه دادن سیب ذقن برآوردی
به بوی زلف معنبر، غزال مشکین را
چو نافه موی کشان از ختن برآوردی
❈۴❈
دل رمیده چه باشد، که ماه کنعان را
به شیوه های غریب از وطن برآوردی
گرفت شعله حسن تو رنگ نیلوفر
بنفشه تا ز گل و یاسمن برآوردی
❈۵❈
به آب و رنگ عقیق تو چشم بد مرساد!
که خون ز چشم سهیل یمن برآوردی
عنان به خامه آتش زبان مده صائب
که دود از دل اهل سخن برآوردی
کامنت ها