گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:برون نیامده از خویشتن سفر نکنی ز خویش تا نبری راه عشق سرنکنی

❈۱❈
برون نیامده از خویشتن سفر نکنی ز خویش تا نبری راه عشق سرنکنی
کنون که بال و پری هست مرغ جانت را چرا ز بیضه افلاک سر بدر نکنی؟
❈۲❈
چو قطره سر به کف دست ابر تا ننهی هوای صحبت این بحر پرخطر نکنی
ترا چو آبله از خار بشکفد صد گل اگر ملاحظه از زخم نیشتر نکنی
❈۳❈
چو آفتاب به گرد جهان برآمده گیر به هیچ جا نرسی تا ز خود سفر نکنی
ترا که برگ سفر هست همچو شبنم گل چرا ز روزن خورشید سر بدر نکنی؟
❈۴❈
بس است شوق طلب خضر راه گرمروان سراغ راه و تمنای راهبر نکنی
کمند وحدت گرداب موجه خطرست درین محیط ز سرگشتگی حذر نکنی
❈۵❈
گره ز کار تو چون غنچه وا شود به دمی اگر تو جز در دل رو به هیچ در نکنی
در آفتاب قیامت دلیر نتوان دید به داغ سینه مجروح ما نظر نکنی
❈۶❈
نداده آینه خویش را جلا صائب چو آفتاب سر از جیب صبح برنکنی

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۶۸۸۱

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها