گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:بی پرده رو در آینه ما نکرده ای خود را چنان که هست تماشا نکرده ای

❈۱❈
بی پرده رو در آینه ما نکرده ای خود را چنان که هست تماشا نکرده ای
در خلوتی که آینه بیدار بوده است هرگز ز شرم بند قبا وانکرده ای
❈۲❈
امروز بند پیرهن خود نبسته ای چشم که مانده است که بینا نکرده ای؟
ریزی ازان چو سرو و صنوبر به خاک راه کاوقات صرف بردن دلها نکرده ای
❈۳❈
از جلوه های سرو پریشان خرام خود یک کف زمین نمانده که احیا نکرده ای
یک نقطه نیست در خم پرگار نه فلک کز حسن دلپذیر سویدا نکرده ای
❈۴❈
ما آنچه کرده ایم، فدای تو سر به سر ای سنگدل چه مانده که با ما نکرده ای؟
زان شکوه داری از دل غمگین که همچو ما دریوزه غم از در دلها نکرده ای
❈۵❈
با زلف دستبازی ازان می کنی که تو دستی دراز در دل شبها نکرده ای
می نازی ای صدف به گهرهای پاک خود گویا که پیش ابر دهن وا نکرده ای
❈۶❈
زان تنگ عیش چون گهر افتاده ای که تو عادت به تلخ و شور چو دریا نکرده ای
در رستخیز رو به قفا حشر می شوی ای غافلی که پشت به دنیا نکرده ای
❈۷❈
خشک است ازان دهان تو صائب که چون صدف دریوزه ای ز عالم بالا نکرده ای

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۶۹۰۲

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها