گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:حیف است عمر صرف تماشا کند کسی چون باز بی شکار نظر وا کند کسی

❈۱❈
حیف است عمر صرف تماشا کند کسی چون باز بی شکار نظر وا کند کسی
آیینه است عالم و سیماب رهروان آسودگی چگونه تمنا کند کسی؟
❈۲❈
از دار پا به کرسی افلاک می نهد خود را اگر سبک چو مسیحا کند کسی
در منزل نخست فنا می شود تمام هر چند زاد راه مهیا کند کسی
❈۳❈
زین خار و خس که ریخت علایق به راه ما فرصت کجاست چشم به بالا کند کسی؟
عالم تمام یک گل بی خار می شود دل را اگر ز کینه مصفا کند کسی
❈۴❈
آهن دلان به آه ملایم نمی شوند چون قفل بسته را به نفس وا کند کسی؟
اظهار درد، مرگ گلوگیر دیگرست چون عرض درد خود به مسیحا کند کسی؟
❈۵❈
شیرین کنیم کام چو طوطی به حرف خوش گر در شکر مضایقه با ما کند کسی
خالی نکرده دامن اطفال را ز سنگ ظلم است رو به دامن صحرا کند کسی
❈۶❈
چون عاقبت گذاشتنی و گذشتنی است صائب چه التفات به دنیا کند کسی؟

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۶۹۱۷

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها