گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:تا کی ز کف عنان توکل رها کنی؟ از نقش پای راهروان رهنما کنی

❈۱❈
تا کی ز کف عنان توکل رها کنی؟ از نقش پای راهروان رهنما کنی
چون حلقه، دیده نگران شو تمام عمر شاید به روی خود در توفیق وا کنی
❈۲❈
جز نقش یوسفی نبود در بساط صبر تو جهد کن که آینه را (با صفا کنی)
اطعام، رزق روح و طعام است (رزق تن) تا کی ز رزق روح به تن اکتفا کنی؟
❈۳❈
دست خود از نگار علایق بشوی پاک تا صد گره گشاده به دست دعا کنی
در نامرادی این همه بیداد می کنی گر چرخ بر مراد تو گردد چها کنی؟
❈۴❈
آشفتگی ز مغز ( نمی رود) دستار نیست (این که ز سر زود وا کنی)
قالب تهی ز خویش ( ) چون بهله دست (در کمر مدعا کنی)
❈۵❈
تنگ شکر ( ) گر خوابگاه (خویشتن از بوریا کنی)
تا کی دهان خویش ( ) چند اکتفا ( )
❈۶❈
) در خانه، کور ( ) عصا کنی (
از خودسری و بی بصری، چند چون حباب صائب ز بحر خانه خود را جدا کنی؟

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۶۹۲۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها