گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:با زلف تو دم می زند از نافه گشایی بی شرمی مشک است ز مادر بخطایی!

❈۱❈
با زلف تو دم می زند از نافه گشایی بی شرمی مشک است ز مادر بخطایی!
از وصل نگیرد دل سودازده آرام در بحر همان موج کند سلسله خایی
❈۲❈
چون گوی شدم بی سروپا تا شوم آزاد سرگشتگیم بیش شد از بی سرو پایی
از آینه تردست اگر زنگ زداید غم هم کند از دل به می ناب جدایی
❈۳❈
افزایش ناقص بود از شهرت کاذب بر خود مه نو بالد از انگشت نمایی
هر چند گلوسوز بود چاشنی وصل از دل نبرد تلخی ایام جدایی
❈۴❈
چون شانه شمشاد به سر جای دهندش با دست تهی هر که کند عقده گشایی
تا هست به جا رشته ای از خرقه هستی از خار علایق نتوان یافت رهایی
❈۵❈
آن را که بود در ته پا آتش شوقی در راه نگردد گره از آبله پایی
زان زلف گرهگیر حذر کن که ز صیاد در چین کمندست نهان مد رسایی
❈۶❈
صائب نرود داغ کلف از رخ زردش تا ماه کند نور ز خورشید گدایی

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۶۹۶۱

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها