گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:ما صلح نمودیم ز گلزار به بویی چشمی چو عرق آب ندادیم ز رویی

❈۱❈
ما صلح نمودیم ز گلزار به بویی چشمی چو عرق آب ندادیم ز رویی
چشمی نچراندیم درین باغ چو شبنم چون سرو فشردیم قدم بر لب جویی
❈۲❈
با موی سفید اشک ندامت نفشاندیم در صبح چنین تازه نکردیم وضویی
شوخی مبر ای تازه خط از حد که دل من آویخته چون برگ خزان دیده به مویی
❈۳❈
از جوش زدن در دل خم سوخت شرابم رنگین نشد از باده من دست سبویی
گویاست به بی جرمی من پیرهن چاک محتاج نیم چون مه کنعان به رفویی
❈۴❈
شد چون صدف آب رخ ما خرج بهاران از آب گهر تر ننمودیم گلویی
هر چند که گردید چو کافور مرا موی دل سرد نگردید ز دنیا سرمویی
❈۵❈
صائب نکند روی به آیینه چو طوطی آن را که بود از دل خود آینه رویی

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۶۹۶۲

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها