صائب تبریزی:خرابم کرده چشم نیم مستی که دارد همچو مژگان پیشدستی
❈۱❈
خرابم کرده چشم نیم مستی
که دارد همچو مژگان پیشدستی
شرابی خاص در پیمانه دارد
ز چشم مست او هر می پرستی
❈۲❈
پریزادی است مژگانت که از چشم
گرفته در بغل آهوی مستی
درین پستی چه می کردم چو شهباز
نمی دادم اگر دستی به دستی
❈۳❈
سرافرازی رسد آزاده ای را
که دارد در بغل چون سرودستی
ز نقصان می پذیرد مه تمامی
درستی ها بود در هر شکستی
❈۴❈
تزلزل نیست در اطوار عاشق
بنای عشق را نبود نشستی
زبون آرزو تا کی توان بود؟
چه عاجزمانده ای در خار بستی؟
❈۵❈
ز خود تا نگذری صائب چو مردان
اگر در کعبه باشی بت پرستی
کامنت ها