صائب تبریزی:هوا را گر به فرمان کرده باشی دو صد بتخانه ویران کرده باشی
❈۱❈
هوا را گر به فرمان کرده باشی
دو صد بتخانه ویران کرده باشی
دل سنگین خود گر نرم سازی
فرنگی را مسلمان کرده باشی
❈۲❈
ترا آن روز دولت رو نماید
که رو از خلق پنهان کرده باشی
سخاوت با سخاوت پیشگان کن
که با یک شهر احسان کرده باشی
❈۳❈
تنورت گرم باشد همچو خورشید
قناعت گر به یک نان کرده باشی
چو لاله سرخ رو از خاک خیزی
اگر داغی به دامان کرده باشی
❈۴❈
هوس را عشق کردن آنچنان است
که موری را سلیمان کرده باشی
به عبرت زین تماشاگاه کن صلح
که آتش را گلستان کرده باشی
❈۵❈
برون آرد سر از دریا حبابت
هوا را گر به زندان کرده باشی
اگر پیش از رحیل از خواب خیزی
سفر را بر خود آسان کرده باشی
❈۶❈
ترا از حرف لب بستن چنان است
که یوسف را به زندان کرده باشی
نگردد خیره از خورشید تابان
نگاهی را که حیران کرده باشی
❈۷❈
شود روشن ترا حال من آن روز
که اخگر در گریبان کرده باشی
نخواهی گرد عالم گشت صائب
اگر در خویش جولان کرده باشی
کامنت ها