گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:گر بگذری ز هستی آرام جان بیابی گر خط کشی به عالم خط امان بیابی

❈۱❈
گر بگذری ز هستی آرام جان بیابی گر خط کشی به عالم خط امان بیابی
آن گوهری که جویی در جیب آسمان ها گر پاکشی به دامن در خود روان بیابی
❈۲❈
تا همچو پیر کنعان چشم از جهان نپوشی کی بوی پیرهن را در کاروان بیابی؟
تا هست رشته جان در پیچ و تاب می باش شاید که وصل گوهر چون ریسمان بیابی
❈۳❈
از روزی مقدر قانع به خون دل شو تا آب و دانه خود در آشیان بیابی
بی زحمت تردد گردون نیافت قرصی خواهی تو بی کشاکش نان از جهان بیابی؟
❈۴❈
هر چند در سعادت مشهور چون همایی مغز تو آب گردد تا استخوان بیابی
ز افسردگی جهان را افسرده می شماری از رهروان چو گردی عالم روان بیابی
❈۵❈
روزی که نفس سرکش فرمان پذیر گردد نه توسن فلک را در زیر ران بیابی
خاک مراد عالم اکسیر خاکساری است هر حاجتی که خواهی زین آستان بیابی
❈۶❈
از بی نشان حجاب است نام و نشان سالک بی نام و بی نشان شو تا بی نشان بیابی
چون باد صبحگاهی منشین ز پای صائب شاید که برگ سبزی زان گلستان بیابی

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۶۹۷۲

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها