صائب تبریزی:آن را که نیست قسمت از روزی خدایی دایم گرسنه چشم است چون کاسه گدایی
❈۱❈
آن را که نیست قسمت از روزی خدایی
دایم گرسنه چشم است چون کاسه گدایی
از لاغری نکاهد، از فربهی نبالد
آن را که همچو خورشید ذاتی است روشنایی
❈۲❈
نفس خسیس دایم کار خسیس جوید
پیوسته زنده باشد آتش به ژاژخایی
جان هواپرستان در فکر عاقبت نیست
گرد هدف نگردد تیری که شد هوایی
❈۳❈
از یک فسرده گردد صد زنده دل فسرده
از مایه شیر جاری واماند از روایی
حسن تمام با خود عین الکمال دارد
در آبله است پنهان حسن برهنه پایی
❈۴❈
صائب شکستگی را بر خویش بسته ای تو
ورنه شکستگان را کم نیست مومیایی
کامنت ها