گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:هر چند که مهر شرم بر درج دهن داری چون غنچه به زیر لب صد رنگ سخن داری

❈۱❈
هر چند که مهر شرم بر درج دهن داری چون غنچه به زیر لب صد رنگ سخن داری
در هر گره ابرو صد عقده گشا پنهان در هر نگه پنهان صد چشم سخن داری
❈۲❈
مژگان تو بی مطلب از جای نمی جنبد قصد دل مجروحی هر چشم زدن داری
هر چند چو آیینه یک حرف نمی گویی صد طوطی خامش را سرگرم سخن داری
❈۳❈
هر چند که دندان کند از سیب نمی گردد دندان هوس را کند از سیب ذقن داری
چون شام غریبان است دلگیر سر زلفت هر چند که رخساری چون صبح وطن داری
❈۴❈
هر چند که محجوبی چون فاخته صد عاشق در زیر قبا پنهان ای سرو چمن داری
تو کز شکن هر زلف بر هم شکنی قلبی کی فکر دل عاشق ای عهدشکن داری؟
❈۵❈
از نام برآوردی در ننگ فرو بردی ای دشمن نام و ننگ دیگر چه به من داری؟
از عکس خود ای طوطی غافل شده ای ورنه با خویش سخن داری با هر که سخن داری
❈۶❈
چون لاله برافروزی صحرای قیامت را با خویش اگر داغی در زیر کفن داری
تا نگذری از دعوی چون موج درین دریا دایم ز رگ گردن در حلق رسن داری
❈۷❈
تا سرکش و بدخویی در دوزخ جانسوزی نقدست بهشت تو گر خلق حسن داری
چون زلف پریشانگرد با شانه کجا سازی؟ صد عاشق خونین دل در ناف ختن داری
❈۸❈
این آن غزل فانی است صائب که همی گوید در هر شکن زلفی صد زلف شکن داری

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۶۹۸۵

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها