صائب تبریزی:مرکز عیش است آن دهان که تو داری عمر دوباره است آن لبان که تو داری
❈۱❈
مرکز عیش است آن دهان که تو داری
عمر دوباره است آن لبان که تو داری
از دل یاقوت آه سرد برآرد
این لب لعل گهرفشان که تو داری
❈۲❈
خانه صبر مرا به آب رساند
این گل روی عرق فشان که تو داری
گرد برآرد ز شیشه خانه دلها
این دل سنگین بی امان که تو داری
❈۳❈
چشم تماشاییان چو حلقه رباید
این قد و بالای چون سنان که تو داری
حلقه کند زود نام شهرت یاقوت
گرد لب آن خط دلستان که تو داری
❈۴❈
نقطه موهوم را دو نیم نماید
در دهن تنگ آن زبان که تو داری
پنجه خورشید را چو موم گدازد
این نگه آتشین عنان که تو داری
❈۵❈
در جگر زهد خشک شیشه شکسته است
این لب میگون می چکان که تو داری
هیچ کس از هیچ، هیچ چیز نخواهد
ایمنی از بوسه زان دهان که تو داری!
❈۶❈
چین جبینی بس است کشتن ما را
تیر نمی خواهد این کمان که تو داری
صائب مسکین کناره کرد ز عالم
تا به کنار آرد آن میان که تو داری
کامنت ها