گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:رویی به طراوت قمر داری چشمی ز ستاره شوختر داری

❈۱❈
رویی به طراوت قمر داری چشمی ز ستاره شوختر داری
در مصر وجود، ماه کنعان را از حسن غریب دربدر داری
❈۲❈
شمشیر تو جوهر دگر دارد از پیچ و خمی که بر کمر داری
زان چهره که بوی خون ازو آید پیداست که ریشه در جگر داری
❈۳❈
چون گل که ز برگ فاش شد بویش از پرده شرم پرده در داری
شرمی که ز باده آب می گردد در مستی ها تو بیشتر داری
❈۴❈
تیغ مژه ای به خون رسوایی از گوهر راز تشنه تر داری
شیرینی جان به رونما خواهد تلخی که نهفته در شکر داری
❈۵❈
از روزن دل ندیده ای خود را از خوبی خود کجا خبر داری؟
دلخون کن خاتم سلیمان است نقشی که بر آن عقیق تر داری
❈۶❈
خورشید چراغ روز می گردد زان چهره اگر نقاب برداری
از جنبش نبض ها خبر دارد دستی که ز ناز بر کمر داری
❈۷❈
نه با تو، نه بی تو می توان بودن وصلی ز فراق تلختر داری
وقت سفرست تنگ، می ترسم فرصت ندهد که توشه برداری
❈۸❈
انگشت به حرف کس منه صائب از درد سخن اگر خبر داری

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۶۹۹۴

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها