گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صفی علیشاه:بود بهر چنین شیخی علامات که بشناسند او را در مقامات

❈۱❈
بود بهر چنین شیخی علامات که بشناسند او را در مقامات
نخست آگه ز علم شرع باشد دگر عامل به اصل و فرع باشد
❈۲❈
اسیر حلق و بند دلق نبود کلامش جز بخیر خلق نبود
ز بی برگیش غم در سینه ناید ز طعن خلق اندر کینه ناید
❈۳❈
نرنجد از جفا و جور مردم نگردد تنگدل از طور مردم
ز میل خود بکس دشمن نگردد به تقدیرات حق ضامن نگردد:
❈۴❈
که حسن دین و دنیای تو با من منم بر دفع مکروه تو ضامن
خود این از جهل و بعلمی بکار است فضولی در قضای کردگار است
❈۵❈
فضولی اندر سرائی ره ندارد چنین شیخی دل آگه ندارد
ز اشیاء جهان چیزی بخیره نسازد بهر خود هرگز ذخیره
❈۶❈
بهر چیزی که باشد بیش یا کم بخود سلاک را دارد مقدم
بود از مدح و ذم خلق آزاد نه غمگین از رهی نه از علتی شاد
❈۷❈
بداند واردات عالم از حق بشیئی نیست غافل یکدم از حق
نیاید بر ستوه از نا روائی نیارد چین بر ابرویش بلائی
❈۸❈
نیابد راه بر نفسش تزلزل فزاید در شداید بر توکل
مقام آمد ترا گویم بیانی که باشد در مقاماتت نشانی
❈۹❈
شوی واقف ز احوال مشایخ که چون کوهند در آلام راسخ

فایل صوتی بحرالحقایق بخش ۱۶۱ - علامات الشیخ الکامل

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها