گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سایه:بر سر گوری که روزی بود آتشگاه عشق من وز لهیب آرزویی روشن و خوش تاب

❈۱❈
بر سر گوری که روزی بود آتشگاه عشق من وز لهیب آرزویی روشن و خوش تاب
شعله می افراشت وینک از خاکستری پوشیده
❈۲❈
کز وی جز خموشی چشم نتوان داشت می چکد اشک نگاهم تلخ
می چکد اشک نگاهم نیز در آن جام زهرآگین کز شرنگ بوسه لبریز است
❈۳❈
وز فسونی تازه می خواند مرا هر دم که بازآ این چه پرهیز است
وز نهیب گور سرد چشم او کاندر آن هر گونه امیدی فرو مرده ست
❈۴❈
پای واپس می نهم بی نیاز بوسه ای پرشور
کز فریبی تازه می رقصد در آن لبخند بی نیاز از خنده ای دلبند
❈۵❈
کز فسونی تازه می جوشد در آن آواز می چکد اشک نگاهم باز
بر سر گوری که روزی بود آتشگاه عشق من وینک از خاکستر اندوه پوشیده ست
❈۶❈
در میان این خموش آباد بی حاصل در سکوت چیره این شام بی فرجام
می چکد اشک نگاهم بر مزار دل می سراید قصه درد مرا با سنگ چشم او
❈۷❈
با غمی کاندر دلم زد چنگ وز پلاس هستی ام بگسیخت تار و پود
می رود می گویمش بدرود وز نگاه خسته و پژمرده چون مهتاب پاییز ملال انگیز
❈۸❈
می گذارم بر مزار آرزوهایم گلی ویران یادگار آن امید گم شده آن عشق یادآویز

فایل صوتی سراب بر سنگ چشم او

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها