سایه:در نهفت پرده شب دختر خورشید
❈۱❈
در نهفت پرده شب
دختر خورشید
نرم می بافد
دامن رقاصه صبح طلایی را
❈۲❈
وز نگاه سیاه خویش
می سراید مرغ مرگ اندیش
چهره پرداز سحر مردهست
چشمه خورشید افسرده ست
❈۳❈
می دواند در رگ شب
خون سرد این فرسب شوم
وز نهفت پرده شب دختر خورشید
همچنان آهسته می بافد
❈۴❈
دامن رقاصه صبح طلایی را
کامنت ها