گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سایه:وقت است که بنشینی و گیسو بگشایی تا با تو بگویم غم شب های جدایی

❈۱❈
وقت است که بنشینی و گیسو بگشایی تا با تو بگویم غم شب های جدایی
بزم تو مرا می طلبد، آمدم ای جان من عودم و از سوختنم نیست رهایی
❈۲❈
تا در قفس بال و پر خویش اسیرست بیگانه ی پرواز بود مرغ هوایی
با شوق سرانگشت تو لبریز نواهاست تا خود به کنارت چه کند چنگ نوایی
❈۳❈
عمری ست که ما منتظر باد صباییم تا بو که چه پیغام دهد باد صبایی
ای وای بر آن گوش که بس نغمه ی این نای بشنید و نشد آگه از اندیشه ی نایی
❈۴❈
افسوس بر آن چشم که با پرتو صد شمع در آینه ات دید و ندانست کجایی
آواز بلندی تو و کس نشنودت باز بیرونی ازین پرده ی تنگ شنوایی
❈۵❈
در آینه بندان پریخانه ی چشمم بنشین که به مهمانی دیدار خود آیی
بینی که دری از تو به روی توگشایند هر در که براین خانه ی آیینه گشایی
❈۶❈
چون سایه مرا تنگ در آغوش گرفته ست خوش باد مرا صحبت این یار سرایی

فایل صوتی سیاه مشق آواز بلند

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها