گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سایه:ارغوان ! شاخه ی همخون ِ جدامانده ی من آسمان ِ تو چه رنگ است امروز ؟

❈۱❈
ارغوان ! شاخه ی همخون ِ جدامانده ی من آسمان ِ تو چه رنگ است امروز ؟
آفتابی ست هوا ؟ یا گرفته ست هنوز ؟
❈۲❈
من در این گوشه که از دنیا بیرون است آسمانی به سرم نیست
از بهاران خبرم نیست آنچه می بینم دیوارست
❈۳❈
آه ، این سخت ِ سیاه آن چنان نزدیک است
که چو بر می کشم از سینه نفس نفسم را بر می گرداند
❈۴❈
ره چنان بسته که پروازِ نگه در همین یک قدمی می ماند
کورسویی ز چراغی رنجور قصه پرداز ِ شبِ ظلمانی ست
❈۵❈
نفسم می گیرد که هوا هم اینجا زندانی ست
هر چه با من اینجاست رنگ ِ رخ باخته است
❈۶❈
آفتابی هرگز گوشه ی چشمی هم
بر فراموشی ِ این دخمه نینداختهاست اندرین گوشه ی خاموش ِ فراموش شده
❈۷❈
کز دم ِ سردش هر شمعی خاموش شده یاد ِرنگینی در خاطر ِ من
گریه می انگیزد : ارغوانم آنجاست
❈۸❈
ارغوانم تنهاست ارغوانم دارد می گرید
چون دل ِ من که چنین خون آلود هر دم از دیده فرو می ریزد
❈۹❈
ارغوان ! این چه رازی ست که هر بار بهار
با عزای دل ِ ما می آید که زمین هر سال از خون ِ پرستوها رنگین است
❈۱۰❈
وین چنین بر جگر سوختگان داغ برداغ می افزاید
ارغوان ، پنجه ی خونین ِ زمین ! دامن ِ صبح بگیر
❈۱۱❈
وز سواران ِ خرامنده ی خورشید بپرس کی بر این دره ی غم می گذرند
ارغوان ، خوشه ی خون ! بامدادان که کبوترها
❈۱۲❈
بر لب ِ پنجره ی باز ِ سحر غلغله می آغازند جان ِ گل رنگ ِ مرا
بر سر ِ دست بگیر به تماشاگه ِ پرواز ببر
❈۱۳❈
آه ، بشتاب که همپروازان نگران ِ غم ِ همپروازند
ارغوان ، بیرق ِ گلگون ِ بهار ! تو برافراشته باش
❈۱۴❈
شعر ِ خونبار ِ منی یاد ِ رنگین ِ رفیقانم را
بر زبان داشته باش تو بخوان نغمه ی ناخوانده ی من
❈۱۵❈
ارغوان ، شاخه ی همخون ِ جدامانده ی من !

فایل صوتی تاسیان ارغوان

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها