گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سایه:ز چشمی که چون چشمه ی آرزو ر آشوب و افسونگر و دلرباست

❈۱❈
ز چشمی که چون چشمه ی آرزو ر آشوب و افسونگر و دلرباست
به سوی من آید نگاهی ز دور نگاهی که با جان ِ من آشناست
❈۲❈
تو گویی که بر پشت ِ برق ِ نگاه نشانیده امواج ِ شوق و امید :
که باز این دل ِ مرده جانی گرفت سراسیمه گردید و در خون تپید
❈۳❈
نگاهی سبکبال تر از نسیم روان بخش و جان پرور و دل فروز
بر آرد ز خاکستر ِ عشق ِ من شراری که گرم است و روشن هنوز
❈۴❈
یکی نغمه جوشد هماغوش ِ ناز در آن پر فسون چشم ِ راز آشیان
تو گویی نهفته ست در آن دو چشم نواهای خاموش ِ سرگشتگان
❈۵❈
ز چشمی که نتوانم آن را شناخت به سویم فرستاده آید نگاه
تو گویی که آن نغمه ی موسقی ست که خاموش مانده ست از دیرگاه
❈۶❈
از آن دور این یار ِ بیگانه کیست که دزدیده در روی من بنگرد ؟
چو مهتاب ِ پاییز غمنگین و سرد که بر روی زرد ِ چمن بنگرد
❈۷❈
به سوی من آید نگاهی ز دور ز چشمی که چون چشمه ی آرزوست
قدم می نهم پیش ، اندیشناک : خدایا چه می بینم ؟ ... این چشم ِ اوست !

فایل صوتی تاسیان نگاه آشنا

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها