گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سایه:نمی دانم چه می خواهم بگویم زبانم در دهان ِ باز بسته ست

❈۱❈
نمی دانم چه می خواهم بگویم زبانم در دهان ِ باز بسته ست
در ِ تنگ ِ قفس باز ست و افسوس که بال ِ مرغ ِ آوازم شکسته ست
❈۲❈
نمی دانم چه می خواهم بگویم غمی در استخوانم می گدازد
خیال ِ ناشناسی آشنا رنگ گهی می سوزدم گه می نوازد
❈۳❈
گهی در خاطرم می جوشد این وهم ز رنگ آمیزی ِ غم های انبوه
که در رگ هام جای خون روان است سیه داروی زهرآگین ِ اندوه
❈۴❈
فغانی گرم و خون آلود و پردرد فرو می پیچیدم در سینه ی تنگ
چو فریاد ِ یکی دیوانه ی گنگ که می کوبد سر ِ شوریده بر سنگ
❈۵❈
سر شکی تلخ و شور از چشمه ی دل نهان در سینه می جوشد شب و روز
چنان مار ِ گرفتاری که ریزد شرنگ ِ خشمش از نیش ِ جگر سوز
❈۶❈
پریشان سایه ای آشفته آهنگ ز مغزم می تراود گیج و گمراه
چو روح ِ خوابگردی مات و مدهوش که بی سامان به ره افتد شبانگاه
❈۷❈
درون ِ سینه ام دردی ست خون بار که همچون گریه می گیرد گلویم
غمی آشفته ، دردی گریه آلود ... نمی دانم چه می خواهم بگویم

فایل صوتی تاسیان درد ِ گنگ

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها