گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سایه:پرده افتاد صحنه خاموش

❈۱❈
پرده افتاد صحنه خاموش
آسمان و زمین مانده مدهوش نقش ها ، رنگ ها چون مه و دود
❈۲❈
رفته بر باد مانده در پرده ی گوش
رقص ِ خاموش ِ فریاد پرده افتاد
❈۳❈
صحنه خاموش وز شگفتی ِ این رنگ و نیرنگ
خنده یخ بسته بر لب گریه خشکیده در چشم
❈۴❈
پرده افتاد صحنه خاموش
وان نمایش که همچون فریبنده خوابی شگفت
❈۵❈
دل از من همکی برد ، پایان گرفت و من
که بازیگر ِ مات ِ این صحنه بودمن - چو مرد ِ فسون گشته ی خواب بند
❈۶❈
که چشم از شکست ِ فسون بر گشاید - به جای تماشاگران یافتم خویشتن را
شگفتا ! که را بخت ِ آن داده اند که چون من
❈۷❈
تماشاگر ِ بازی ِ خویش باشد ؟ وز این گونه چون من
تراشد فریب ِ دل ِ خویشتن را
❈۸❈
که آخر رگ ِ جان خراشد ؟ ... بلی پرده افتاد و پایان گرفت
فسونکاری ِ این شب ِ بی درنگ و من در شگفت :
❈۹❈
که چون کودکان بخندم بر این خواب ِ افسانه رنگ ؟
و یا در نهفت ِ دل ِ تنگ ِ خویش بگریم بر اندوه ِ این سرگذشت ؟

فایل صوتی تاسیان پرده افتاده

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها