گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سلمان ساوجی:آب چشمم راز دل، یک یک، به مردم، باز گفت عاشقی و مستی و دیوانگی، نتوان نهفت

❈۱❈
آب چشمم راز دل، یک یک، به مردم، باز گفت عاشقی و مستی و دیوانگی، نتوان نهفت
پرده عشاق را برداشت مطرب در سماع گو فرو مگذار، تا پیدا شود، راز نهفت
❈۲❈
لذت سوز غمش، جز سینه بریان نیافت گوهر راز دلم، جز دیده گریان نسفت
تا خم ابروی شوخ او، به پیشانی است، طاق در سر زلفش، دل من، با پریشانی است جفت
❈۳❈
دست هجرانت، مرا در سینه، خار غم نشاند تا ازین خار غمم دیگر چه گل خواهد شکفت
زینهار از ناله شبهای من، بیدار باش کین زمان شبهاست، تا از ناله من کس نخفت
❈۴❈
در صفات عارضت، تا نقش می‌بندد خیال کس سخن نازکتر و رنگین تر از سلمان نگفت

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۱۰۱

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها