گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سلمان ساوجی:سر، در رهش، نهادم و کاری به سر، نرفت با او به هیچ حیله مرا دست، در نرفت

❈۱❈
سر، در رهش، نهادم و کاری به سر، نرفت با او به هیچ حیله مرا دست، در نرفت
پایم ز دست رفت و نیامد رهم، به سر در راه او برفت سرم، پا اگر نرفت
❈۲❈
بیچاره را چو در طلبش، پای، سست گشت برخاست تا به سر، برود هم به سر نرفت
مسکین دلم، به کوی تو رفت و مقیم شد دیگر از آن مقام به جایی دگر نرفت
❈۳❈
گفتم منش، که از سر آن زلف، در گذر ز آنجا که بود یک سر مو، پیشتر نرفت
دل تا درآورد، ز درش، با وصال دوست از هر دری، درآمد و کاری بدر نرفت
❈۴❈
پروردمت به خون جگر، سالها چو مشک وانگه چه خون که از تو مرا در جگر نرفت
از آنچه رفت بر سر ما، از هوای دوست بر شمع، شمه‌ای ز هوای سحر، نرفت
❈۵❈
نگرفت در تو قصه سلمان و شب نبود کاتش ز سوز او به سر شمع، در نرفت

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۱۰۷

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

mareshtani
2009-11-13T20:41:50
m1 b5 behtar ast agar(ke as)naweshta shawadm1 b8(santsche ke raft)2---پاسخ: با تشکر، در مورد اول مطابق پیشنهادتان عمل شد. در مورد دوم «از آنچه رفت» به نظرمان بهتر رسید.
mareshtani
2009-11-20T16:07:19
darmaurede beide hashtom namedanam tschera tschenin .harfeshoma kamelan dorost ast.(maserat)