گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سلمان ساوجی:هر ذره که عکسی، ز رخ یار، ندارد با طلعت خورشید بقا، کار ندارد

❈۱❈
هر ذره که عکسی، ز رخ یار، ندارد با طلعت خورشید بقا، کار ندارد
کوه و کمر و دشت، پر از نور تجلی است لیکن همه کس، طاقت دیدار ندارد
❈۲❈
در دل تویی و راز تو غیر از تو و رازت کس راه درین پرده اسرار ندارد
دامن مکش از من، که رفیق گل نازک خارست و گل از صحبت او عار ندارد
❈۳❈
بلبل همه شب در غم گل بر سر خار است گو گل مطلب هر که سر خار ندارد
در آینه‌اش، جمله خلایق نگرانند فی‌الجمله، یکی، زهره گفتار ندارد
❈۴❈
هر آینه دارد طرف روی تو، زنگار آن آینه کیست، که زنگار ندارد
دریاب که افتاد، زناگه، به دیارت بیمار و غریب این دل و تیمار ندارد
❈۵❈
در چشم تو زهاد نمایند، که چشمت مست است و غم مردم هشیار ندارد
دارم غم جان و دل بیمار و در این حال آنکس کندم عیب، که بیمار ندارد
❈۶❈
آورد به کفر شکن زلف تو، سلمان اقرار و بدین کیش، کس انکار ندارد

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۱۲۵

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

mareshtani
2009-11-14T01:03:54
m1 b5 (hama shab)1m1 b7(har aina)2m1 b10(darinhal)3---پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.