سلمان ساوجی:جان زندگی از چشمه پرنوش تو دارد دل، بستگی از سنبل خاموش تو دارد
❈۱❈
جان زندگی از چشمه پرنوش تو دارد
دل، بستگی از سنبل خاموش تو دارد
ای دانه و دام دل ما، حلقه کویت
باز آی که دل، منتظر گوش تو دارد
❈۲❈
دوشت، همه قصد طرف خاطر ما بود
امشب سر زلفت، طرف دوش تو دارد
رنگی که سمن یابد، از اقدام تو یابد
بویی که صبا دارد، از آغوش تو دارد
❈۳❈
در شرح پراکندگی ماست، وگرنه
زلف این همه سر، بهر چه در دوش تو دارد؟
از نیش، نیندیشد و از زهر، نترسد
هر کس که هوای لب چون نوش تو دارد
❈۴❈
این جوشش خون جگر و غلغل سلمان
زان است که دیگ هوسش، جوش تو دارد
کامنت ها