گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سلمان ساوجی:دل نصیب از گل رخسار تو، خاری دارد خاطر از رهگذرت، بهره غباری دارد

❈۱❈
دل نصیب از گل رخسار تو، خاری دارد خاطر از رهگذرت، بهره غباری دارد
دیده در خلوت وصل تو ندارد، راهی کار، کار دل تنگ است، که باری دارد
❈۲❈
غم ایام خورم، یا غم خود، یا غم دوست؟ غم من نیست از آن غم که شماری دارد
دوش صد بار به تیغ مژه‌ام زد چشمت که به هر گوشه چو من کشته، هزاری دارد
❈۳❈
گله کردم، دهنت گفت: مگو هیچ که او مست بود، امشب و امروز خماری دارد
عالمی غرقه دریای هوا و هوسند هر کسی خاطر یاری و دیاری دارد
❈۴❈
زین میان، خاطر آسوده کسی راست که او دامن دوست، گرفتست و کناری دارد
بحر، می‌جوشد و جز باد ندارد در کف صدف آورده به کف، در و قراری دارد
❈۵❈
پای باد از پی آن، هر نفسی می‌بوسم که به خاک سر کوی تو، گذاری دارد
نیست در کوی تو کاری، دگران را لیکن با سر کوی تو سلمان، سروکاری دارد

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۱۲۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

گنگِ خواب دیده
2023-02-20T19:35:17.677584
غم ایام خورم یا غم خود یا غم دوست؟ ... دیده در خلوت وصل تو ندارد راهی! کار، کار دل تنگ است، که باری دارد....