گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سلمان ساوجی:نه قاصدی که پیامی، به نزد یار برد نه محرمی، که سلامی بدان دیار، برد

❈۱❈
نه قاصدی که پیامی، به نزد یار برد نه محرمی، که سلامی بدان دیار، برد
چو باد راهروی صبح خیز می‌خواهم که ناله سحر به گوش یار برد
❈۲❈
صبا اگر چه رسول من است بیمار است بدین بهانه مبادا که روزگار برد
فتاده‌ایم به شهری غریب و یاری نیست که قصه‌ای ز فقیری به شهریار برد
❈۳❈
من آن نیم که توانم بدان دیار شدن صبا مگر ز سر خاک من غبار برد
تو اختیار منی از جهانیان و جهان در آن هوس که ز دست من اختیار برد
❈۴❈
غلام ساقی لعل توام که چاره من به جرعه می‌نوشین خوشگوار برد
بیار ساقی از آن می که می‌پرستان را دمی به کار بدارد، دمی ز کار برد
❈۵❈
می میار که درد سر و خمار آرد از آن می آرد که هوش آرد و خمار برد
هزار بار دلم هست و در میان دل نیست در این میان دل سلمان کدام بار برد؟

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۱۳۱

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

mareshtani
2009-11-14T01:28:59
dar mesraje awale beide shashom(hama)sajed astmesraje dowome bei hashtom(dame bakarbedarad dame sekarebarad)tahrirshawad---پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.
سید محسن
2019-12-21T19:26:57
مئی میار که درد سر و خمار آرد----از آن می آر که هوش آرد و خمار برد-----درست است
محمدتقی عارفیان
2018-05-20T04:05:38
مصرع دوم بیت دوم نادرست است و جاافتادگی دارد؛ این جاافتادگی را از مشکل وزنی آن می‌توان دریافت.درستش این است:چو باد راهروی صبح‌خیز می‌خواهمکه نالۀ سحر من گوش یار برد
محمدتقی عارفیان
2018-05-20T04:06:54
اصلاحیه:چو باد راهروی صبح‌خیز می‌خواهم که نالۀ سحر من به گوش یار برد