گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سلمان ساوجی:کیست که قصهٔ مرا پیش نگار من برد؟ باد به گوش او مگر ناله زار من برد

❈۱❈
کیست که قصهٔ مرا پیش نگار من برد؟ باد به گوش او مگر ناله زار من برد
نامه نوشته‌ام بسی نیست کبوتری چرا؟ کو بر من بیاید و نامه به یار من برد
❈۲❈
بار دل و بلای جان، من به کدام تن کشم؟ لاشه ناتوان از آن نیست که بار من برد
کار زدست شد کسی چاره من نمی‌برد هم نظر عنایتش چاره کار من برد

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۱۳۲

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

mareshtani
2009-11-14T01:32:48
mesraje dowome beide dowom tas heh shawad---پاسخ: فعلاً «کو بر من رود نامه به یار من برد» را با پیشنهاد حدسی «کو بر من بیاید و نامه به یار من برد» جایگزین کردیم تا صحیحش را دوستان به ما اعلام کنند.
سید محسن
2019-12-21T19:31:48
لاشه ناتوان از انست که بار من برد---درست است
سام
2020-05-17T07:56:38
خیلی نا امید شدم که پس از بیش از ده سال از درج حاشیه اول نه تاریخ ما و نه کسی از دوستان ،این غزل بسیار زیبای سلمان را بازیابی کند و این تمام غزل:کیست که قصهٔ مرا پیش نگار من بردباد مگر بگوش او ناله زار من بردنامه نوشته ام بسی نیست کبوتری مراکو بر یار من رود٫ نامه بیار من بردبار دل و بلای جان من بکدام تن کشملاشهٔ ناتوان از آن نیست که بار من بردکار ز دست شد کسی نیست که چاره ام کندهم نظر عنایتی چاره کار من بردنرگس مست او مرا تاب خمار می دهدساقی جرعهٔ لبش کو که خمار من بردمن بحیات خویشتن ره نبرم بسوی اوبعد حیات من مگر باد غبار من بردسکهٔ وصل آن صنم نیست درست جز به زرترسم از آنکه بی زری قدر عیار من برد...برگرفته از دیوان سلمان،با مقدمه دکتر تقی تفضّلی و اهتمام منصور مشفق،انتشارات صفی علیشاه.حیف این غزل زیبا که در تاریخ ما نبود.