گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سلمان ساوجی:لطف جانبخش تو جانم ز عدم باز آورد دل آزرده ما را به کرم باز آورد

❈۱❈
لطف جانبخش تو جانم ز عدم باز آورد دل آزرده ما را به کرم باز آورد
خاک آن پیک مبارک دم صاحب قدمم که دلم هم به دم و هم به قدم باز آورد
❈۲❈
هر سیاهی که شبان خط و خالت با من کرد انصاف که لطفت بقلم باز آورد
می‌کنم خون جگر نوش به شادی لبت که به یک جرعه مرا از همه غم، باز آورد
❈۳❈
مدتی گردش این دایره ما را از هم همچو پرگار جدا کرد و به هم باز آورد
خواستم رفت به حسرت ز جهان، باز مرا کشش موی تو از کوی عدم باز آورد
❈۴❈
خط به خون خواست نوشتن، به تو سلمان ننوشت تا نگویی که فلان عشوده و دم باز آورد

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۱۴۱

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

mareshtani
2009-11-14T02:10:16
mesraje awale beide panjom(daira mara)1---پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.