گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سلمان ساوجی:آخر این درد دل من به دوایی برسد عاقبت ناله شبگیر بجایی برسد

❈۱❈
آخر این درد دل من به دوایی برسد عاقبت ناله شبگیر بجایی برسد
آخر این سینه دلگیر غم آباد مرا روزی از روزنه غیب صفایی برسد
❈۲❈
بر درت شب همه شب یاوه در آنم چو جرس تا بگوشم مگر آواز درآیی برسد
بجز از عمر چه شاید که نثار تو کنم؟ که به عمری چو تو شاهی به گدایی برسد
❈۳❈
پای را باز مگیر از سرم ای دوست که دست گر به هیچم نرسد، خود به دعایی برسد
عمر بر باد هوا داده‌ام و می‌ترسم که به گلزار تو آسیب هوایی برسد
❈۴❈
سر پابوس تو دارم من و هیهات کجا به چنان پایه، چنین بی‌سر و پایی برسد؟
رویم از دیده به خون تر شد و می‌دانستم که به روی من ازین دیده بلایی برسد
❈۵❈
با جفا خو کن و با درد بساز ای سلمان! کین نه دردی است که هرگز به دوایی برسد

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۱۴۷

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

نامدار
2016-08-22T11:17:11
بجز از عمر ، چه شاید که نثار تو کنم؟ که به عمری ، چو تو شاهی به گدایی برسد تا آتش عشقی به جانت تیفتد و خاکستر هستیت بر باد ندهد دریافت و فهم این غزل ناشدنیست .با تار استادحسین علیزاده ، که زخمه بر تار دلت می زند و آواز «رها» این غزل را بنوشیدتا شراب عشق به جانتان ریزد و سرمستتان کند.
کسرا
2018-02-08T13:07:55
بسیار زیباست