گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سلمان ساوجی:اسیر بند گیسویت، کجا در بند جان باشد زهی دیوانه عاقل، که در بندی چنان باشد

❈۱❈
اسیر بند گیسویت، کجا در بند جان باشد زهی دیوانه عاقل، که در بندی چنان باشد
به دست باد گفتم جان فرستم باز می‌گویم: که باد افتان و خیزان است و بار جان گران باشد
❈۲❈
کسی بر درگه جانان ره آمد شدن دارد که در گوش افکند حلقه، چو در بر آستان باشد
کسی کو بر سر کویت تواند باختن جان را حرامش باد جان در تن، گرش پروای جان باشد
❈۳❈
تو حوری چهره فردای قیامت گر بدین قامت میان روضه برخیزی، قیامت آن زمان باشد
تو دستار افکنی صوفی و ما سر بر سر کویش سر و دستار را باید که فرقی در میان باشد
❈۴❈
ز چشمش گوشه‌گیر ای دل که باشد عین هوشیاری گرفتن گوشه از مستی که تیرش در کمان باشد
بهای یک سر مویش، دو عالم می‌دهد سلمان! هنوزش گر بدست، افتد متاعی رایگان باشد

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۱۵۳

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

سعید مزروعیان
2012-02-05T19:44:53
مصرع6 ایهام استادانه ای دارد"سر ودستارراباید که فرقی درمیان باشد"حال این فرق یا تفاوت است یا فرق سر
mareshtani
2009-11-14T15:12:28
mesraje awale beide dowom(basmegojam)mesraje dowome beide tschharo nis eshkaldarad---پاسخ: در مورد اول مطابق پیشنهادتان عمل شد. در مورد دوم فعلاْ «حرامش باد در تن، گرش پروای جان باشد» را با حدس «حرامش باد جان در تن، گرش پروای جان باشد» جایگزین کردیم.
علی
2020-08-14T09:20:04
در بیت آخر ویرگول بعد از کلمه "بدست" آمده است که باید بعد از کلمه "افتد" بیاید.