گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سلمان ساوجی:مجموع درونی که پریشان تو باشد آزاد اسیری که به زندان تو باشد

❈۱❈
مجموع درونی که پریشان تو باشد آزاد اسیری که به زندان تو باشد
دانی سر و سامان ز که باید طلبیدن؟ زان شیفته کو بی سر و سامان تو باشد
❈۲❈
من همدم بادم گه و بیگاه که با باد باشد که نسیمی ز گلستان تو باشد
ای کان ملاحت، همگی زان توام من تو زان کسی باش که اوزان تو باشد
❈۳❈
آن روز که چون نرگسم از خاک برآرند چشمم نگران گل خندان تو باشد
خواهم سر خود گوی صفت باخت ولیکن شرط است درین سرکه به چوگان تو باشد
❈۴❈
هر کس که کمان خانه ابروی تو را دید شاید به همه کیش که قربان تو باشد
دامن مکش از دست من امروز و بیندیش زان روز که دست من و دامان تو باشد
❈۵❈
خلقی همه حیران جمال تو و سلمان حیران جمالی که نه حیران تو باشد

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۱۵۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها