گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سلمان ساوجی:چو زلف آن را که سودای تو باشد سرش باید که در پای تو باشد

❈۱❈
چو زلف آن را که سودای تو باشد سرش باید که در پای تو باشد
برون کردم ز دل جان را که جان را نمی‌زیبد که بر جای تو باشد
❈۲❈
خوشا آن دل که بیمار تو گردد دلی را جو که جویای تو باشد
دل گم گشته‌ام را گر بجویی در آن زلف سمن سای تو باشد
❈۳❈
اگر چه حسن گل صد روی دارد کجا چون روی زیبای تو باشد؟
نگنجد هیچ دیگر در دل آن را که در خاطر تمنای تو باشد
❈۴❈
اگر چه سرو دلجویی کند عرض کجا چون قد رعنای تو باشد؟
سرو سرمایه‌ای دارد همه کس مرا سرمایه سودای تو باشد
❈۵❈
بسوزد سنگ بر من، گر نسوزد دل چون سنگ خارای تو باشد
من بیدل کجا پنهان کنم دل؟ که آن ایمن زیغمای تو باشد
❈۶❈
من مسکین کدامین گوشه گیریم؟ که آن خالی ز غوغای تو باشد
جهان هر لحظه سلمان را که در گوش کند دری ز دریای تو باشد

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۱۶۰

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها