گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سلمان ساوجی:من چه دانستم که هجر یار چندین در کشد؟ یا مرا یکبارگی وصلش قلم در سر کشد

❈۱❈
من چه دانستم که هجر یار چندین در کشد؟ یا مرا یکبارگی وصلش قلم در سر کشد
اشک را کش من به خون پروردم اندازم ز چشم ناله کز دل برون کردم به رغمم بر کشد
❈۲❈
کمترنیش بنده‌ام بر دل کشیده داغ هجر گر چه او را دل به خون چون منی کمتر کشد
بر امید آنکه باز آید ز در دامن کشان مردم چشمم بدامن هر شبی گوهر کشد
❈۳❈
در کشیدن می به یاد لعل او کار من است پخته‌ای باید که خامی را به کار اندر کشد
بی لبش می ساقیا در جانم آتش می‌شود بی لب او چون به کام خود کسی ساغر کشد؟
❈۴❈
گر چه دل را نیست از سرو قدش حاصل بری آرزو دارد که بار دیگرش در بر کشد
در ره او شد صبا بیمار و می‌خواهم که او گر چه بیمار است، این ره زحمتی دیگر کشد
❈۵❈
نکته‌ای دارم چو در، پرورده دریای دل از لب سلمان برد بر گوش آن دلبر کشد

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۱۶۶

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

سید محسن
2019-12-22T01:34:44
کمتر ینش( ی ن-ش) بنده امبر......-----درست است