گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سلمان ساوجی:نظری کن که دل از جور فراقت خون شد نیست دل را به جز از دیده ره بیرون شد

❈۱❈
نظری کن که دل از جور فراقت خون شد نیست دل را به جز از دیده ره بیرون شد
ناتوان بود دل خسته ندانم چون رفت؟ حال آن خسته بدانید که آخر چون شد؟
❈۲❈
تا شدم دور ز خورشید جمالت، چو هلال اثر مهر توام روز به روز افزون شد
در هوای گل رخسار تو ای گلبن حسن ای بسا رخ که درین باغ به خون گلگون شد
❈۳❈
غنچه را پیش دهان تو صبا خندان یافت آنچنان بر دهنش زد که دهن پر خون شد
صورت حسن تو زد عکس تجلی بر دل نقش خود در آیینه بر او مفتون شد
❈۴❈
کار برعکس فتاد آیینه و لیلی را آیینه لیلی و لیلی همگی مجنون شد
پیش ازین صورت گل با تو تعلق سلمان بیش ازین داشت، تصور نکنی اکنون شد

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۱۷۱

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

حسن ابراهیم زاده و زهرا یعقوبی
2013-12-07T00:18:40
دروددر بیت ششم به صورت زیر است:صورت حسن تو زد عکس تجلی بر دلنقش خود دید در آیینه بر او مفتون شدهمونطور که مشاهده می کنید در مصرع دوم بیت وزن کم دارد که با توجه به منبع دیوان سلمان تصحیح استاد وفایی این جای خالی با فعل "دید" پر می شود.بدرود
سید محسن
2019-12-22T02:43:08
نقش ،خود، در آینه بر او مفتون شد-----میفرماید آن صورت حسن تو در آئینه دل ما متجلی شد. آن عکسی که در دل ما نقش بست،خودش در آئینه دل ما باز مفتون حسن تو شد--یعنی هم من وهم عکس متجلی شده تو در دل من هردو مفتون حسن تو هستیم
مسعود رستگاری
2018-12-20T04:11:57
در بیت هفتم هر دو «آیینه» باید «آینه» نوشته شوند تا وزن بیت درست شود.