گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سلمان ساوجی:هر شبی سودای چشمش بر سرم غوغا کند غمزه‌اش صد فتنه در هر گوشه‌ای پیدا کند

❈۱❈
هر شبی سودای چشمش بر سرم غوغا کند غمزه‌اش صد فتنه در هر گوشه‌ای پیدا کند
از می سودای چشمت خوش برآید جان من سر خوش است امشب خمار مستیش فردا کند
❈۲❈
پایه من بر سر بازار سودایش شدست چون بدین مایه کسی با چون تویی سودا کند
رخت عقلم می‌برد چشمت چه می‌آید ز عقل می‌دهد تشویش من بگذار تا یغما کند
❈۳❈
در چمن گر ناز سروت را ببیند سروناز از خجالت سر عجب باشد که بر بالا کند
در ره عشق تو من سر می‌نهم بر جای پای عشق اگر کاری کند فی‌الجمله پا بر جا کند
❈۴❈
گر کند میل وفایی باشدش با دیگران ور جفایش در دل آید آن جفا بر ما کند
رفت هر جا اشک ما چندان‌که ما را برد آب چند خود را در میان مردمان رسوا کند
❈۵❈
همدمم باد است و راز دل نمی‌گویم به باد باد غماز است و می‌ترسم حکایت وا کند
ابرویت پیوسته می‌گردد به هرجا تا کجا همچو سلمان عارفی را واله و شیدا کند

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۱۸۸

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

mareshtani
2009-11-14T23:38:14
mesraje awale beide nohom(hamdamam)1---پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.