گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سلمان ساوجی:هر زمان عشقش سر از جایی دگر بر می‌کند سوزش اندر هر سری سودای دیگر می‌کند

❈۱❈
هر زمان عشقش سر از جایی دگر بر می‌کند سوزش اندر هر سری سودای دیگر می‌کند
با کمال خویشتن بینی، نمی‌دانم چرا؟ هر زمان آیینه را با خود برابر می‌کند
❈۲❈
صورت ماهیت رویش نمی‌بیند کسی هر کسی با خویشتن نقشی مصور می‌کند
جان همی سوزد مرا چون عود و از انفاس من بوی جان می‌آید و مجلس معطر می‌کند
❈۳❈
سینه‌ام پر آتش است و دم نمی‌یارم زدن زانکه گر لب می‌گشایم دود سر بر می‌کند
در فراقش می‌نویسم نامه‌ای وز دست من خامه خون می‌گرید و خط خاک بر سر می‌کند
❈۴❈
شرح سودای دل ریشم، سواد نامه را چون سواد چشم من هر دم به خون تر می‌کند
بوی انفاس نسیم خاک کویت می‌دهد زان روایت‌ها که باد روح‌پرور می‌کند
❈۵❈
گر غم عشقت مجرد ساخت سلمان را چه شد؟ کوی عشق است اینکه سلمان را قلندر می‌کند

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۱۹۱

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

مجتبی رجایی
2020-07-30T16:24:02
در فراقش صحیح است همینم نوشته
میترا
2018-09-04T19:16:13
سلام بردوستان شعر خوان وشعر دوست و شاعر ، درفراقت می نویسم نامه و از فرط غم خامه خون می گرید و خط ، خاک برسر می کند .
میترا
2018-09-04T19:18:57
در فراقش صحیح است . با پوزش .