گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سلمان ساوجی:دل ز وصل او نشان بی‌نشانی می‌دهد جان به دیدارش امید آن جهانی می‌هد

❈۱❈
دل ز وصل او نشان بی‌نشانی می‌دهد جان به دیدارش امید آن جهانی می‌هد
جوهر فر دهانش طالب دیدار را بر زبان جان جواب « لن ترانی» می‌دهد
❈۲❈
جز سرشک لاله رنگم در نمی‌آید به چشم کو نشانی زان عذار ارغوانی می‌دهد
دیده بر راه صبا دارم که از خاک رهش می‌رسد وز گرد راهم ارمغانی می‌دهد
❈۳❈
زندگی از باد می‌یابم که او در کوی دوست می‌شود بیمار وز آنجا زندگانی می‌دهد
نرگسش در عین مستی دم به دم چشم مرا ساغری از خون لبالب، دوستگانی می‌دهد
❈۴❈
زخم شمشیر تو را میرم که در هر ضربتی جان سلمان را حیات جاودانی می‌دهد

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۲۱۶

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

حافظ
2014-11-16T04:03:36
با سلامدر بیت دوم «جوهر فر» ثبت شده که اشتباه است و درست آن «جوهر فرد» میباشد که بحثی است ریشه دار در فلسفه و کلام به نام «جزء تجزیه ناپذیر» یا «اتم».این بیت سلمان مشابه این بیت از حافظ است: «بعد از اینم نبود شائبه در جوهر فرد که دهان تو در این نکته خوش استدلالی است»