گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سلمان ساوجی:چو رویت هرگزم نقشی به خاطر در نمی‌آید مرا خود جز تو در خاطر، کسی دیگر نمی‌آید

❈۱❈
چو رویت هرگزم نقشی به خاطر در نمی‌آید مرا خود جز تو در خاطر، کسی دیگر نمی‌آید
خیال عارضت آبست، از آن در دیده می‌گردد نهال قامتت سر و ست، از آن در بر نمی‌آید
❈۲❈
مرا در دل همی آید که چون باز آیدم دلبر دل از دستش برون آرم، ولی دلبر نمی‌آید
بر آن بودم که چون دولت، در آید از درم روزی به هر بابی که کوشیدم از آن در در نمی‌آید
❈۳❈
مرا ساقی مده ساغر، که امشب می پرستان را زیاد لعل او یاد از می و ساغر نمی‌آید
حریفان را فرود شد دم، بر آرای مطرب آوازی بگو با ماه من کامشب، چرا خوش بر نمی‌آید

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۲۳۴

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

سید محسن
2019-12-22T18:56:37
بیت آخر--حریفان را فرو شد دم....-----درست است
مهدی مهاجر
2020-08-31T13:24:54
باسلام. لطفاً مصرع دوم بیت پنجم رو اصلاح کنید، بدین صورت «زِ یاد»
کسرا
2018-09-12T14:33:47
بسیار زیبا