گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سلمان ساوجی:ای عمر باز رفته، نمی‌آیی از سفر وی بخفت خفته، هیچ نداری ز ما خبر

❈۱❈
ای عمر باز رفته، نمی‌آیی از سفر وی بخفت خفته، هیچ نداری ز ما خبر
ما همچنان خیال تو داریم، در دماغ ما همچنان جمال تو داریم، در نظر
❈۲❈
از بوی تو هنوز نسیم است با صبا وز روی تو هنوز نشانی است در قمر
سر می‌زنیم بر در سودای وصل و هیچ از سر خیال وصل نخواهد شدن بدر
❈۳❈
دل رفت و عمر رفت و روان رفت و بعد ازین ماییم و آه سرد و لب خشک و چشم تر
رفتی و در پی تو نه تنها دل است و بس جان عزیز نیز روان است، بر اثر

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۲۳۶

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

علی جلالی
2019-11-20T17:20:01
با توجه به وزن و معنای شعر، به نظر می رسد در مصرع دوم، کلمه دوم باید «بخت» باشد که اشتباه نوشته شده است.